دل نوشته دختر زمستون



سنگینی است بر تمام وجودم . حرفهای ناگفته واسه نگفتن . ناارامی در سراسر وجودم و من دختری هستم که از این همه درگیری درونی خسته ام . اما من چیز زیادی نمیخواهم فقط دلم خندیدن میخواهد دلم شادی میخواهد و دلم رسیدن میخواهد به حال خوب
دلم گرفته یا سردرگمم فقط میدانم خسته ام گویی از این زندگانی سیرم از این زندان مبهم که روز به روز فاجعه تر میشود و من را پرت میکند اخر در ته چاهی که هیچکس نمیتواند من را نجات دهد گویی خدا هم فراموشم کرده و من روز به روز تنهاتر به این زندگی تکراری تن داده ام .

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

دکتر رحمت الله بابایی استخرسری وب سایت نوجوان نور صنعت تجهیز هفت آسمان دریا پیشواز معرفی وب سایت های پربازدید Kim مجله خبری دخترانه هایم سازه پیش ساخته ساندویچ پانل